theme
به قلم دکتر سولماز رضایی
تقدیم به آتش نشانان شهید
به اشک شویم این زمان زچکمه ات غبار را
پلاسکو فرو ریخت و این تل خاک و آوار و دود و آتش ، باز هم به صحنه ای بی بدیل از ایثار تو تبدیل شد .
آتش تنها ساختمان را نسوزاند ، همه سوختیم در آتش داغ شما .
آتش ساعت ها است که خاموش شده اما هنوز قلبمان می سوزد .
دودی دیگر در آسمان نیست اما چشم همه گریان است .
تمام شهر عزادار است .
عزادار پهلوانان خود ، جوانان شهیدش که جان خود را فدا کردند برای دیگری .
برادر آتش نشانم! چه نقشی زدی بر صفحه ایثار و حماسه .
نفس هایمان به شماره افتاده و نگران به صفحه های خبری چشم دوخته ایم ، خدا نکند بالاتر رود آمار شهدای آتش نشان.
خدا نکند باز هم تعداد رفتگان بالا رود .
نقاش نبودید اما زیباترین نقش را بر کتاب خاطرات این شهر کشیدید.
نقش عشق ، نقش فداکاری
شهر می سوزد . شهر تب دار است و دیگر هیچ آبی این آتش را سرد نمی کند .