theme

نقد کتاب “دربست گورستان” – علی تربتی

نقد کتاب “دربست گورستان” – علی تربتی

به بهانه انتشار کتاب دربست گورستان
سیزده سال گذشت از آن عصری که استاد فهمید نام آن دانشجوی مشتاق میان کلاس سولماز رضایی است، شاگردی که اکنون خود استادی تمام شده است و نسلی دیگر را می آموزد. او الگوی نسلی از دختران ایران است که فضای فرهنگی جامعه را بهانه یکجانشینی و بی تحرکی نمیدانند و چون رود مسیر خود را در در هر سنگلاخی باز میکنند. کارنامه کاری، علمی و ادبی او نشان از همت و انرژی بی پایانی دارد که منشا اش عشق و شور به آموختن و آموزاندن است.
کتاب در بست گورستان کلاژی ادبی است از آخرین برش زندگی مردمانی که شبیه خود ما هستند. طعنه ای است به بیهودگی آرزوهای ناتمام و زندگی که در جدال عشق و ترس میگذرد. نویسنده گورستان را همچون کتابخانه ای میبیند پر از روایت های ناگفته از عشق و آرزوها.
کتاب پر است از قطعات نابی که از دل تلخی مرگ تضاد عشق و بیهودگی را به نمایش میگذارند. “وقتی لیلی رفت هنوز ماشین بوی عشق میداد وحالا منم و یک عالمه دوستت دارم نگفته وبوسه های ماسیده روی لب.”
انتخاب موضوع و نوع پرداخت آن نشان از خلاقیت و روحیه جستجوگر و معناگرای نویسنده دارد که ماده خام لازم برای تداوم راه در یافتن و پرداختن سوژهای بدیع است.