شهر، کودک و فضاهای شهری
به قلم دکتر سولماز رضایی
شهری که به زندگی کودکان خود توجه نکند، آینده شهروندان خود را مورد غفلت قرار داده است.
به نقل از شورا آنلاین
http://shoraonline.ir/News/1990.html
نزدیک شدن به ماه مهر و بازگشایی مدارس بهانه ای است برای باز تاکید بر حضور کودکان در شهر و سهمی که می باید از آن داشته باشند. متاسفانه الگوی زندگی کنونی و تسلط خودرو بر شهر سبب شده که به واسطه کاهش ایمنی و امنیت، روز به روز کودکان کمتری را در خیابان های شهرمان نظاره گر بوده که به دنبال آن بخش قابل توجهی از جمعیت شهر یعنی کودکان، نقش و جایگاه خود را در فضاهای شهری از دست بدهند. این موضوع همچنین کاهش سرزندگی و شادابی فضاهای شهری را نیز به دنبال دارد.
شهری که به زندگی کودکان خود توجه نکند، آینده شهروندان خود را مورد غفلت قرار داده، چرا که عدم حضور و فعالیت کودکان در شهر و در پیوند با افراد، مکان ها و رویدادهای روزمره می تواند زندگی اجتماعی و نیز سلامت جسمی و روحی آنها را مورد تهدید قرار دهد. برنامه ریزی برای افزایش حضور کودکان در شهر و به بیانی، باز پس دادن حقوق شهری آنها مستلزم توجه به دو محور اساسی است: نخست، کالبد شهر و دیگر ویژگی های اجتماعی و فرهنگی. حضور و فعالیت انسان و از جمله کودک، در بستر فضا و مکان رخ داده بنابراین در وهله نخست لازم است امکانات و بسترهای کالبدی مطلوب با در نظر داشتن ویژگی های جسمی و روحی کودک فراهم گردد.
این مهم با لحاظ نمودن رهیافت هایی چون افزایش کمیت و کیفیت فضاهای بازی کودکان (که خود در پیوند با طبیعت قرار دارند) می تواند بر سایر مطلوبیت های شهری تاثیرگذار باشد. به عنوان نمونه، وجود این فضاها امکان مراودات اجتماعی والدین را تقویت نموده و می تواند سرزندگی شهری را به دنبال داشته باشد. دیدگاه کالبدی در ترکیب با موضوع ایمنی شهری می تواند بر وضعیت شبکه حمل و نقل عمومی نیز موثر باشد. بهبود شبکه حمل و نقل عمومی در این راستا می تواند مناسب سازی ایستگاه های اتوبوس را با توجه به شرایط فیزیکی کودکان موجب گردد که خود می تواند با ساده تر کردن دسترسی به ایستگاه ها، به نوعی بر افزایش دسترسی ناتوانان جسمی نیز مفید محسوب گردد.
همچنین است حذف موانع کالبدی در معابر، افزایش سطح پیاده روها و ایمن سازی مسیر آنها از جمله جداسازی مسیرهای ویژه دوچرخه که همگی می توانند برای سایر گروه های سنی با تاکید بر سالمندان کارا باشد. محور دوم، از جنبه های اجتماعی و فرهنگی مطرح شده و تاکید آن بر موضوع امنیت شهری است. افزایش نظارت عمومی بر فضاهای شهری به ویژه در سطح محلات می تواند راهکاری ارزشمند در این مسیر محسوب شود. به هر روی، باید توجه داشت مطلوبیت شهر و زندگی شهری در گرو مطلوبیت آن در درجه نخست برای تمام گروه های سنی و در مرحله بعد، گروه های جنسی، اجتماعی و قومی است.
ایجاد این مطلوبیت نه صرفا فعالیتی کالبدی و در حوزه عمل شهرداری است و نه صرفا دارای بعد اجتماعی و فرهنگی که بتوان آن را برعهده شهروندان و یا نهادهای نظارتی دانست. بلکه این مهم با لحاظ نمودن هر دو رویکرد و توسط تمامی افراد، نهادها و سازمان های دخیل در مدیریت شهری قابل دستیابی خواهد بود. به یاد داشته باشیم که کودکان امروز، مدیران، برنامه سازان، شهرسازان و از همه مهمتر، شهروندان مسئولیت پذیر فردا هستند.