نویسندگان:
چکیده
امروزه فرآیند توسعه شهرها بیش از پیش به سوی ابعاد کالبدی تمایل یافته و در مقابل انسان و ویژگیهای او رنگ باختهاند. نتیجه این امر گسستگی رابطه انسان با مکان وی به صورت خاص و شهر به صورت عام است. بدین ترتیب شهروند خود را هرچه کمتر جزئی از شهر برشمرده و تعلقی به آن احساس نمیکند، رخدادی که نتایج آن طیفی از مشکلاتی چون کاهش مسئولیتپذیری در قبال رخدادهای پیرامونی با تاکید بر زوال امنیت شهری تا بحرانهای اجتماعی از جمله بحران هویت را در بر میگیرد. مقاله حاضر با هدف ارزیابی تاثیرپذیری حس تعلق شهروندی مشتمل بر حس تعلق مکانی و حس تعلق اجتماعی از حس مکان با تاکید بر مولفه معنایی آن به عنوان یک پژوهش شهری- راهبردی با اتخاذ شیوه توصیفی و مردم نگاری تدوین شده است. شاخصهای پژوهش برمبنای مطالعات کتابخانهای و اسنادی به کمک پرسشنامه طراحی شده در طیف لیکرت با بهرهگیری از آزمون آماری تی در نرمافزار SPSS و روش تحلیل سلسلهمراتبی AHP به صورت موردی در شهر جدید پردیس مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهد که معنای مکان متاثر از شاخصهای تعاملات اجتماعی در مکان، ویژگیهای فردی، ساختارهای ذهنی و فرهنگ بر شکلگیری حس مکان مشتمل بر شاخصهای حضورپذیری، رضایتمندی و دلبستگی دخالت دارد. همچنین حس مکان خود بر ارتقای حس تعلق مکانی شهروندان متاثر از پیوندهای سکونتی، پیوندهای خانوادگی و پیوندهای فعالیتی و نیز حس تعلق اجتماعی ناشی از روابط فردی و گروهی، عضویت در گروه و فعالیت تاثیرگذار میباشد. بدین ترتیب طراحی و برنامهریزی شهری با اتخاذ رویکردهای انسانی به شهر و تلاش در راستای بهبود روابط شهروندان با مکان به عنوان مظروفی که کالبد و فعالیت را در خود میپذیرد، میتواند بر قدرتمندسازی رابطه این همانی شهروند با مکان و در نهایت میزان تعلق و دلبستگی آنان به شهر اثرگذاری قابل توجهی داشته باشد.
واژگان کلیدی: مکان، معنای مکان، حس مکان، تعلق مکانی، تعلق اجتماعی.
[۱] این مقاله برگرفته از پایان نامه دکتری خانم سولماز رضایی دانشجوی گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران به راهنمایی دکتر مجتبی رفیعیان می باشد.
ارزیابی تاثیرپذیری حس تعلق شهروندی از حس مکان با تاکید بر مولفه معنایی آن